لنین، کمونیسم و رهایی زنان

ماری فردریکسن

مترجم: محمدرضا کریمی

هم‌چنان بیش‌تر زنان جهانِ امروز فاصله‌ی زیادی با دست‌یابی به برابری دارند، چه برسد به آزادی. اختلاف دست‌مزد بین مردان و زنان تنها یک بُعد از این ماجرا بوده و نابرابری و سرکوب بسیار فراتر از آن است. از ترس بدون مراقبت گذاشتن نوشیدنی‌هایمان در هنگام شب‌گردی‌ها تا اضطراب به تنهایی راه رفتن در مسیر خانه، تحمل مداوم نگاه‌ها و نظرات جنسیت‌زده، انجام بخش عمده‌ای از کارهای خانه، جدی گرفته نشدن بیماری‌های خاص زنان توسط پزشکان و به طور کلی ارزش کمی که برای زنان قایل می‌شوند؛ به این فهرست طولانی موارد زیادی را افزود.
نابرابری و سرکوب چنان در ساختارهای جامعه ریشه دوانده‌اند که صرف نظر از این‌که یک زن در کجای جهان زندگی می‌کند، تمام زندگیش را تحت تاثیر قرار می‌دهند. این مسایل در نظام سرمایه‌داری به شکلی مشمئزکننده بروز می‌یابند، اما ریشه‌های آنها به جوامع طبقاتی هزاران سال پیش، بازمی‌گردد.
راه‌حل‌هایی که سیاست‌مداران و سردم‌داران جامعه به ما ارایه می‌دهند، به هیچ وجه رضایت‌بخش نیستند. این راه‌حل‌ها بر فردگرایی تاکید دارند و مبارزه‌ی طبقاتی و تغییر نظام را نادیده گرفته، به جای آن ایدئولوژی «دختر رییس» را ترویج می‌کنند، گویی که هر فرد می‌تواند به تنهایی با سکسیسم و سرکوب در چارچوب سرمایه‌داری مقابله کند.
اما پیش‌رفت‌های بزرگ در مسیر آزادی زنان نه از طریق آگاهی فردی و نه از طریق مبارزات شخصی علیه یک شر سیستماتیک حاصل شده‌اند، بلکه از طریق مبارزه جمعی و انقلابی برای تغییر بنیادی جامعه به دست آمده‌اند.
بنابراین، به سختی می‌توان فردی را نام برد که بیش از لنین تاثیر بیشتری بر آزادی زنان داشته باشد. این ادعا ممکن است بسیاری از فمینیست‌ها را ناراحت کند. یک «مرد سفیدپوستِ روسیِ مرده» چه حرفی برای گفتن در مورد مبارزه برای آزادی زنان در دوران حاضر دارد؟ انقلاب روسیه که به رهبری لنین انجام شد، نشان داد که امکان رهایی از نظام سرمایه‌داری و آغاز ساختن جامعه‌ای بدون نابرابری و سرکوب وجود دارد. سرانجام، آزادی واقعی زنان در دستور کار قرار گرفت. این آزادی تنها به عهده فرد گذاشته نشد، بلکه بخشی از یک مبارزه‌ی جمعی تمام اقشار تحت ستم جامعه بود.
روسیه‌‌ی پیش از سال ۱۹۱۷، جامعه‌ای با فرهنگی به شدت پدرسالارانه بود. انقلاب اکتبر مانند زلزله‌ای بود که بنیان‌های این فرهنگ را به لرزه درآورد. در یک حرکت، تمام قوانینی که زنان را در موقعیتی فرودست‌تر از مردان قرار می‌دادند لغو شد و هم‌جنس‌گرایی نیز جرم‌زدایی شد. این تنها آغاز کار بود.
همان‌طور که انتظار می‌رفت، صدمین سالگرد درگذشت لنین با یک کارزار تخریب‌گرانه از سوی رسانه‌های سرمایه‌داری مواجه شده است؛ افزون بر آن، لنین توسط بسیاری از فمینیست‌هایی که بر روی کاغذ ادعای پیش‌رو بودن دارند نیز کنار گذاشته می‌شود. آنها لنین رابه همراه مارکس و انگلس، به عنوان «مردان سفیدپوست قدیمی» رد می‌کنند. کسانی که در این مسیر گام برمی‌دارند، در واقع از لحاظ سیاسی یاری رسان طبقه‌ی حاکم هستند؛ چرا که این ایده‌ی انقلابی که برای از بین بردن ستم بر زنان، باید جامعه‌ی طبقاتی را از میان برد را کنار می‌گذارند و این تنها به نفع ثروتمندترین افراد یعنی همان کسانی که قدرت و امتیازاتشان، به سرکوب و نابرابری به‌عنوان بخشی ذاتی از نظامشان وابسته است، خواهد بود.


https://www.ruzname.org/wp-content/uploads/2025/03/02010401-لنین،-کمونیسم-و-رهایی-زنان.pdf

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *